۳ نمونه فیلمنامه انیمیشن (داستانی، مستند، آموزشی)

سلام به کافه انیمیشنی های عزیز! در این مقاله سه نمونه فیلمنامه انیمیشن را برایتان آماده کردیم.

نمونه فیلمنامه داستانی انیمیشن

رستورانی هست خلوت. نور های لکه ای زرد و قرمز فضایی نیمه تاریک را به وجود آوده اند. پیشخدمت های خانم با لباسهای مرتب و با اداهای ظریف به آرامی می آیند و می روند. و یکی از آنها طبق غذا را سر میزی که مهرداد و ماندانا نشسته اند می برد و زیر نگاه های پنهان و خریدارانه مهرداد کار خود را انجام می دهد و می رود. یک موسیقی سبک به آرامی به گوش می رسد.

نگاه های پر حرارت و لبخند های عاشقانه آن دو و آن گاه خوردن غذا که آغاز می شود. پیش از آن که مهرداد بشقاب گوشت قرمز را به سوی خود بکشد، نگاهش  بر آن خشک می شود. لختی در خود فرو می رود. ماندانا نگران بارندگی شدیدی است که احتمالا برنامه مسافرتی آنها را به هم خواهد زد. مهرداد هنگام بریدن گوشت تردید دارد و تلاش می کند چیزی را از ماندانا پنهان کند. کارد در دست آن دو، قطعه گوشت کباب شده را تکه تکه می برد. نوای موسیقی رکوئیم موتسارت در ذهن مهرداد طنین می اندازد.

اتوموبیلی سیاه که چراغ های خطر آن روشن مانده است، کنار جاده ای پارک شده، دو در آن باز است نوای موسیقی رکوئیم از آن بیرون می پاشد. کنار جاده، درختان  سپیدار بلند سر به  فلک کشیده اند و ماه میان ابر فروه می رود. میان درختان، مهرداد به دنبال زنی می دود و زن فریاد زنان می گریزد. هردو از میان درختان انبوه به سرعت عبور می کنند. فا صله آن دو لحظه به لحظه کمتر و کمتر می شود. صدای جیغی وحشتناک در جنگل می پیچد.

مهرداد با سختی به خوردن خود ادامه می دهد. با خود فکر می کند که اگر کابوس های ما به واقعیت بپیوندند زندگی جهنم می شود  و تلاش می کند با جملاتی ناشیانه  به ماندانا بفهماند که دوستش دارد. ماندانا از او سپاسگزار است، اما گویی ته دلش نگران چیزی است. حالت های غیر عادی مهرداد هنگام غذا خوردن به جلب توجه ماندانا منجر می شود.

میان درختان، پاهای آنها دوان دوان به هم نزدیک و نزدیک تر می شود. مهرداد لا به لای درختان پهنان می گردد. زن می ایستد. وحشت زده. اون مانداناست.

ماندانا از او می خواهد اگر مشکلی وجود دارد به او بگوید و مهرداد حالش را معلول دوران عاشقی می داند و به خوردن ادامه می دهد تا این که نوشیدنی سرخ را بر روی دستمال سفید می ریزد.

مهرداد میان درختان به طرف ماندانا می دود او را غافل گیر می کند آن دو درگیر می شوند. مهرداد می خواهد اورا خفه کند اما او مقاومت می کند. تا این که مهرداد ضربه ای بر سر او می زند و جیغ او جنگل را پر می کند.

نوشیدنی بر دستمال می ریزد. مهرداد خود را جمع و جور می کند ماندانا که نگران شده از او علت حال امشب او را می پرسد اما مهرداد سعی دارد سر صحبت را به مسافرت فردا کج کند و با خود فکر می کند نباید یک کابوس را این قدر جدی بگیرد.

مطلب پیشنهادی: طراحی را از کجا شروع کنم؟

و به این شکل تا پایان نگارش را ادامه می دهیم. در مرحله نوشتن فیلمنامه، ما فقط به بسط دقیق رویداد و اعمال شخصیت ها و گفتگو های مفصل میان آن دو می پردازیم. با وجود این نوشته خلاصه، هنگام نگارش فیلمنامه کامل هرگز رد طرح و توطئه آن را گم نخواهیم کرد.

طرح و توطئه را ویژه سینمای قصه گو و دارای روایت می دانند. اما بی راه نیست اگر با نگاهی به فیلم های آموزشی و مستند  به وجود نوعی طرح و توطئه در آنها پی ببریم. فیلم های مستند و آموزشی پاچیدن حساب شده رویداد ها و رعایت ترتیبی ویژه در ارائه داده ها دارای این ویژگی هستند.

بنابراین بجاست تا برای نگارش فیلمنامه این فیلم ها نیز در ابتدا به نگارش  فشرده ای از آن اقدام کنیم.

نمونه فیلمنامه مستند

میان سکوت کویر و وزش باد های تابستانی و تابش تند آفتاب، بنای عظیم و باستانی ارگ بم با برج ها و بارو ها ایستاده است. به همراه باد کویر و در مسیر سیر او در لابه لای این بنا به جستجوی درون و برون آن می پردازیم. و گوینده ای دیده های ما با گفته هایش کامل می کند. کوچه های نیمه ویران خاک گرفته که از عهد اشکانیان  تا دوران پهلوی  زنده بوده اند اکنون فقط باد در آن ها می وزد. طاق های واژگون ایوانهای فرئ ریخته. دیواری بلند و طولانی بر گرداگرد بناست. بر تپه ای بلند، دار الحکومه قرار گرفته است. و طبقه زیرین آن برج اصلی، مقر حکومت، خانه حاکم و حمام اختصاصی، اصطبل، انبار و زندان است. بخش میانی ارگ مقر فرماندهی نظامی و قور خانه و سرباز خانه است؛ شامل راه ها، دروازه ها، اطاقهای نگهبانی، اصطبل و مسیر هایی که به دیگر بخش ها منتهی می شود. پایین دست، راهی شیب دار به ورودی اصلی ختم می گردد که دروازه ای است بزرگ. و خندق هایی گرداگرد شهر برای حفاظت از گزند دشمنان و بارو های بلند بر گرد این بنای عظیم. میان کوچه های خاک گرفته و ویران این بنا هنوز صدای مردم به گوش می رسد. در بازار ارگ صدای کسب کسب و کار هنوز شنیده می شود. اما آن چه دیده می شود خاک است و ویرانی. صدای عزاداری مسلمانان در ماه محرم در میدان متروک تکیه بازار می پیچد. خانه های مسکونی خالی از انسان و مسجد جامع با شبستان ها و محراب های بسیار دیده می شود و صدای اذان بر خاک تفته و رد پای عابرای نامعلوم شنیذه می گردد. در شمال این مسجد مجموعه میرزا نعیم است؛ شامل مدرسه و خانه های اندرونی و صدایی که بیانگر رونق از دست رفته آنها است. اکنون باد می ورزد و صدای گذشته را با خود می برد و سکوت می ماند و زوزه باد و خاک تفته و آفتاب سوزان که در آسمان بشدت می درخشد.

نمونه فیلمنامه آموزشی انیمیشن

چراغ های برق، خیابان های شهر را روشن ساخته اند و پنجره های خانه ها یک به یک روشن می شود. انگشتانی با فشردن کلید های لامپ های متعدد را روشن می کند. لامپ دستگاه های نور تابه که در کلاس درس و سالن های سینما و نمایشگاه ها می درخشند. تابلو های مغازه ها و چراغ های بزرگ راه ها و لامپی که در انتهای بیابان ناپدید می شوند. و آن گاه همه جا تاریک می گردد. آدرخشی مهیب. باران می بارد و آب از جویبار ها به رود می ریزد. رود در پس یک سد بزرگ متوقف می شود و آب پس سد بالا و بالا تر می آید. در یک نقاشی متحرک مسیر جویبار ها و پیوستن آنها به رود دیده می شود و آب که رفته رفته پشت سد بالا می آید. دریچه سد باز شده، آب با فشار بیرون می پاشد و توربین ها به حرکت در می آیند. چرخش توربین ها برق را به دکل های بلند برق می رساند و سیم های ضخیم، برق را منتقل می کنند.

مطلب پیشنهادی: نحوه کار با صدا در موهو

نقاشی متحرک از مسیر طولانی عبور دکل ها از کوه ها و دشت ها. برق به نیروگاه های تقویت کننده که با وسعت زیاد در بیابان بنا شذه اند می رسد. و از آن جا دوباره با دکل ها به شهر منتقل می شود.  تیر های چراغ برق در خیابان ها کاشته شده اند و برق در ایستگاه های شهری که در مرحله ها قرار دارند، آماده مصرف در خانه ها می گردد. آن گاه توسط سیم های انتقال نیرو وارد خانه های مسکونی، مغازه ها و کارخانه ها و مانند آنها می شود. نقاشی متحرک از مسیر انتقال برق در سیم کشی داخلی خانه. آن گاهددستی کلیدی را ذر حالت اتصال قرار می دهد و آذرخشی مهیب و لامپ خانه که روشن می شود.

اگر بنا به دلالیلی خود را از نوشتن خلاصه طرح و توطئه یک فیلمنامه بی نیاز می دانید، فراموش نکنید که برای ارائه فیلمنامه انیمیشن خود به دیگران به منظور بررسی و احتمالا جلب آنها برای سرمایه گذاری روی فیلمنامه تان از نوشتن آن بی نیاز نیستید. زیرا دیگران تمایل دارند ابتدا ظرف مدت زمان کوتاه در جریان فیلمنامه شما قرار گیرند. بنابراین پیش از آن که وقت زیادی را صرف ده ها صفحه فیلمنامه کنند. بدون تلف کردن وقت  و نیرو از همان ابتدا درباره رد یا قبول آن تصمیم بگیرند. زیرا وقتی با خواندن یک متن کوتاه می توان درباره کلیت  یک متن بلند تصمیم گرفت دلیلی نیست که بعد از خواندن متنی مفصل این تصمیم گرفته شود. پس این نکته دیگری را نیز به ما می آموزد و آن این این است که هنگام نگارش متن به این بیندیشیم که دیگران ابدا در جریان متن کامل نیستند پس آن را باید به گونه ای نگاشت که نماینده خوبی از متن کامل باشد.

موفق و پیروز باشید 🙂

---